زمان پایه گذاری مذهب تشیع
پایگاه تحقیقاتی اسلام تکس
اثبات اسلام ، تشیع و پاسخ به شبهات + اسناد تصویری و اینترنتی

مذهب شیعه چه زمانی پایه گذاری شده است ؟

بسم الله الرحمن الرحیم
يکي از حساس‌ترين شبهاتي که از دير زمان، متوجه مذهب حقه ی شيعه بوده است، اين است که مؤسس و بنيان‌گذار مذهب شيعه، يک فرد يهودي به نام عبدالله بن سبأ است که در این مقاله به رد این تهمت می پردازیم .
عبد الله بن سبأ بین توهم و واقعیت
علمای شیعه و سنی و وهابیت در بحث شخصیت عبدالله بن سبأ چند دسته شده اند:
بعضی ها اصلا منکر وجود شخصی به نام عبدالله بن سبأ شده اند .
بعضی ها وجود او را پذیرفته اند ولی فقط گفته اند که غلو او این بود که در حق حضرت علی (ع) ادعای اولوهیت کرد نه اینکه ادعای وصایت و خلافت بلافصل بکند .
بعضی ها هم که غلوّ او را ادعای وصایت ، امامت و خلافت بلافصل در حق حضرت علی (ع) دانسته اند که این قول الان بسیار مشهور است .
می گویم : با توجه به روایات زیاد شیعه و سنی درباره ی وجود شخصیت عبدالله بن سبأ و روایات معتبر شیعه در خصوص لعن عبد الله بن سبأ توسط امامان علیهم السلام به خاطر ادعای اولوهیت نه ادعای امامت ، سخن منصفانه و واقع بینانه این است که عبد الله بن سبأ وجود داشته است :
http://www.andisheqom.com/Files/whoisshia.php?idVeiw=2048&level=4&subid=2048
و نظر سوم هم تنها از سیف بن عمر کذّاب و وضّاع در کتاب تاریخ طبری نقل شده است .
شرح حال سیف بن عمر را می توانید در آدرس زیر ببینید :
 http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=3737
و نکته ی مهم در رابطه با عبد الله بن سبأ و ارتباطش با مذهب تشیع این است که علمای شیعه و سنی او را مؤسس فرقه ی سبئیه دانسته اند و سبئیه را از شیعه ی امامیه جدا دانسته اند ؛ از جمله فخر رازی پس از معرفی فرقه ی شیعه اثنی عشری به عنوان اصحاب انتظار و یکی از فِرَق روافض معتدل ، در معرفی فرق غالی روافض می گوید :
 الْفرْقَة الأولى السبابية
أَتبَاع عبد الله بن سبا وَكَانَ يزْعم أَن عليا هُوَ الله تَعَالَى وَقد أحرق على رض مِنْهُم جمَاعَة وَقَالَ :
 إِنِّي إِذا رَأَيْت أمرا مُنْكرا *** أججت نَارا ودعوت قنبرا
اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین - ص 57
http://shamela.ws/browse.php/book-6516#page-20
اما وصایت حضرت علی (ع) از متواترات روایی کتب اهل سنت است :
http://islamtxt.loxblog.com/post/2
جهت مطالعه ی بیشتر درباره ی ابن سبأ به جلد اول کتاب نقد کتاب اصول مذهب شیعه نوشته ی حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی مراجعه کنید :
http://www.valiasr-aj.com/lib/ghefari/03.htm#_Toc244436114
پیدایش تشیع در زمان رسول خدا (ص) و صحابه
روایات نبوی
تا جایی که در کتب اهل سنت بررسی کردم ، از ده نفر از صحابه مرفوعا یعنی از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که آن حضرت شیعیان را مدح فرموده و آنها را رستگار و بهشتی دانسته اند ؛
امام علی (ع)
سند اول:
تلخیص المتشابه فی الرسم للخطیب البغدادی - ج 1 ص 308 ح 425
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=721&hid=425&pid=368701
سند دوم:
المعجم الأوسط للطبرانی - ح 4065
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=475&hid=4065&pid=280645
سند سوم:
تاریخ بغداد - ح 4163
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=717&hid=4163&pid=363895
سند چهارم:
شواهد التنزیل للحاکم الحسکانی - ج 2 ص 459 ح 1125
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2551_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-٢/الصفحة_0?pageno=459#top
سند پنجم:
تاریخ دمشق لابن عساکر - ج 42 ص 332 ح 44496
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&pid=387079&hid=44496
سند ششم:
فضائل الصحابة لاحمد بن حنبل - ح 923
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=118&hid=923&pid=60151
همین روایت را حاکم نیشابوری با سندی دیگر و با لفظ محبونا آورده و تصحیح کرده است :
المستدرک علی الصحیحین - ح 4667
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=594&hid=4667&pid=312807
عبد الرحمن بن عوف
سند اول :
المستدرک علی الصحیحین - ح 4699
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=594&pid=312809&hid=4699
سند دوم:
تاریخ دمشق لابن عساکر - ج 14 ص 168 ح 12535
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&hid=12535&pid=379541
سند سوم:
شواهد التنزیل للحاکم الحسکانی - ج 1 ص 407 ح 429
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2550_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-١/الصفحة_387#top
سند چهارم:
شواهد التزنیل للحاکم الحسکانی - ج 1 ص 407-408 ح 430
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2550_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-١/الصفحة_387#top
ابو حیان توحیدی از علمای اهل سنت این حدیث را با ارسال مسلّم از عبد الرحمن بن عوف نقل کرده است .
البصائر والذخائر - ج 6 ص 112
http://shamela.ws/browse.php/book-26423/page-1243
عبد الله بن عباس
سند اول:
شواهد التزنیل للحاکم الحسکانی - ج 2 ص 460-461 ح 1126
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2551_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-٢/الصفحة_450#top
سند دوم:
شواهد التنزیل للحاکم الحسکانی - ج 2 ص 472 ح 1145
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2551_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-٢/الصفحة_462
سند سوم:
تلخیص المتشابه فی الرسم للخطیب البغدادی - ج 2 ص 788 ح 1191
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=721&pid=370845&hid=1191
سند چهارم:
کفایة الطالب للگنجی الشافعی - فصل اول ، باب هفتم ، ص 78-80
http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1874
شبیه همین حدیث را مسعودی شافعی از عباس بن عبد المطلب نقل کرده است :
مروج الذهب - ج 1 ص 347 طبق نرم افزار الجامع الکبیر
ام سلمه
سند اول:
فضائل الصحابة لاحمد بن حنبل - ح 970
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=118&hid=970&pid=60151
این روایت از طریق حضرت فاطمه (س) نقل شده است .
سند دوم:
السنة لابن ابی عاصم - ح 814
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=282&hid=814&pid=
این روایت از طریق حضرت فاطمه (س) از أسماء بنت عمیس از ام سلمه نقل شده است .
سند سوم:
المعجم الأوسط للطبرانی - ح 6779
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=475&hid=6779&pid=280701
سند چهارم:
فوائد ابن أخي ميمي الدقاق - ح 450
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=1751&hid=450&pid=
جابر بن عبد الله
سند اول:
شواهد التزنیل للحاکم الحسکانی - ج 2 ص 467-468 ح 1139
 http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2551_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-٢/الصفحة_457#top
سند دوم:
المعجم الأوسط للطبرانی - ح 4133
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=475&hid=4133&pid=280645
سند سوم:
تاریخ جرجان لحمزة السهمی - ج 1 ص 368 ح 544
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=616&hid=544&pid=316589
امام حسین (ع)
سند اول:
الأغانی لابی الفرج - ح 426
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=482&hid=426&pid=296079
سند دوم:
تاریخ دمشق لابن عساکر - ج 42 ص 65 ح 43791
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&pid=387079&hid=43791
شبیه همین حدیث را ابن عساکر با سند صحیح با لفظ محبینا روایت کرده است :
تاریخ دمشق لابن عساکر - ح 43018
 http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&pid=386807&hid=43018
ابو برزه اسلمی
شواهد التزنیل للحاکم الحسکانی - ج 2 ص 463 ح 1130
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2551_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-٢/الصفحة_453
بریده اسلمی
 شواهد التزنیل للحاکم الحسکانی - ج 2 ص 464 ح 1131
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2551_شواهد-التنزيل-الحاكم-الحسكاني-ج-٢/الصفحة_454#top
ابو رافع
المعجم الکبیر للطبرانی - ح 2556
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=477&pid=282253&hid=2556
ابو امامة الباهلی
تاریخ دمشق لابن عساکر - ح 43179 
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&hid=43179&pid=
ابو سعید خدری
جزء ابن الغطریف - ح 35
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?hflag=1&bk_no=515&pid=845447
و علت رستگاری شیعیان هم چیزی نیست جز تمسک به ثقلینی که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم تمسک به آنها را مایه ی حفظ از گمراهی و سبب نجات دانتسته اند ؛
انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا و انّهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض
من در میان شما دو چیز گران بها می گذارم : کتاب خدا و عترتم اهل بیتم . مادامی که به این دو تمسک کنید ، بعد از من هرگز گمراه نمی شوید و آن دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند .
السلسلة الأحادیث الصحیحة للألبانی - ج 4 ص ۳۵۵ ح 1761
http://shamela.ws/browse.php/book-9442/page-3499#page-2549
ألا إنّ مثل أهل بيتي مثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها غرق
بدانید که مثل اهل بیتم مثل کشتی نوح است ؛ هرکس سوارش بشود ، نجات می یابد و هرکس تخلف بکند ، غرق می شود .
http://alsonnat.blogfa.com/post/51
و اکنون تنها فرقه ای که متمسک به اهل بیت علیهم السلام است ، فرقه ی شیعه اثنی عشری است ؛ زیرا بقیه ی فرق حتی وجود اهل بیت را قبول ندارند چه رسد به اینکه بخواهند متمسک شوند ! و اگر قرار بود متمسک بشوند ، علمای بزرگشان که امامان علیهم السلام را درک کرده اند ، از محضرشان استفاده می کردند و از آنها تقلید می کردند نه اینکه بروند برای خودشان مذهب باز کنند و مردم را هم با دعوت کردن به مذهب خود از اهل بیت علیهم السلام دور بکنند . 
البته بعضی از علمای اهل سنت هم تصریح کرده اند که اهل بیت علیهم السلام همیشه در زمین موجود هستند تا زمانی که قیامت برپا شود و این چیزی است که از دو حدیث فوق بر می آید ؛
ابن حجر هیثمی می گوید:
وفي أحاديث الحث على التمسك بأهل البيت إشارة إلى عدم انقطاع متأهل منهم للتمسك به إلى يوم القيامة كما أن الكتاب العزيز كذلك . ولهذا كانوا أمانا لأهل الأرض كما يأتي ، ويشهد لذلك الخبر السابق " في كل خلف من أمتي عدول من أهل بيتي
در حديث ثقلين كه نبي مكرم (ص) ما را تحريك و تشويق فرموده كه تمسك كنيم به اهل بيت، اين اشاره است به وجود اهل بيتي كه اهليت براي تمسك دارد که تا قيام قيامت از صفحه گيتي برداشته نمي‌شود همان گونه‌اي كه كتاب عزيز خدا هم اين چنين است، و لذا اهل بيت موجب امنيت اهل زمين هستند.
الصواعق المحرقة للهیتمی - ج 2 ص 442
http://islamport.com/d/1/aqd/1/121/345.html
علامه مناوی و سمهودی هم همین تعبیر را دارند:
فیض القدیر للمناوی - ج 3، ص 20
http://islamport.com/w/srh/Web/1227/1481.htm
جواهر العقدين للسمهودی - ص 244
اینکه اهل بیت علیهم السلام مایه ی امنیت اهل زمین هستند ، در روایات معتبر اهل سنت از نبی مکرم صلی الله علیه وآله وسلم آمده است :
http://alsonnat.blogfa.com/post/54
نظام الدین نیشابوری در تفسیر آیه ی " وَكَیفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیكُمْ آیاتُ اللَّهِ وَفِیكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ. آل عمران/۱۰۱ و چگونه ممکن است شما کافر شوید، در حالیکه آیات خدا بر شما خوانده می‌شود، و رسول خدا در میان شماست؟! و هر کس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست، هدایت شده است. " می نویسد:
 والمعنى من أين يتطرق إليكم الكفر والحال أن آيات الله تتلى عليكم على لسان الرسول صلى الله عليه وسلم في كل واقعة وبين أظهركم رسول الله يبين لكم كل شبهة ويزيح عنكم كل علة؟ ومع هذين النورين لا يبقى لظلمة الضلال عين ولا أثر، فعليكم أن لا تلتفتوا إلى قول المخالف وترجعوا فيما يعنّ لكم إلى الكتاب والنبي صلى الله عليه وسلم. قلت: أما الكتاب فإنه باق على وجه الدهر، وأما النبي صلى الله عليه وسلم فإن كان قد مضى إلى رحمة الله في الظاهر، ولكن نور سره باق بين المؤمنين، فكأنه باق على أن عترته صلى الله عليه وسلم وورثته يقومون مقامه بحسب الظاهر أيضا. ولهذا قال صلى الله عليه وسلم: إني تارك فيكم الثقلين ما أن تمسكتم بهما لن تضلوا كتاب الله وعترتي
و معنیش این است که از کجا کفر به سوی شما راه پیدا کند و حال آنکه آیات خدا بر شما توسط رسول الله (ص) خوانده می شود در همه ی مواقع و برای شما روشن می سازد و همه ی شبهات را تبیین می کند و از شما رفع می کند ؟! و با وجود این دو نور (کتاب و رسول) ، اثری از تاریکی و گمراهی باقی نمی ماند ، پس بر شماست که به قول مخالف توجه نکنید و به قرآن و نبی (ص) مراجعه کنید. می گویم: اما کتاب پس برای هر زمانی باقی است و اما نبی (ص) اگر چه در ظاهر از دنیا رفته است ولی نور سرّش بین مومنین ، باقی است پس همانگونه باقی است بر عترت و ورثه ی پیامبر (ص) و آنها مقام و منزلت پیامبر (ص) را برپا می دارند و بر این اساس است که نبی مکرم (ص) فرمودند من در میان شما دو چیز گرانبها به جا می گذارم ، مادامی که به آن دو تمسک کنید ، هرگز گمراه نمی شوید و آن دو ، کتاب خداست و عترتم  . 
تفسير النيسابوري غرائب القران ورغائب الفرقان - ج 2 ص 221
http://lib.eshia.ir/41755/2/221
صحابه ای که شيعه بوده اند
عبد الرحمن بن عبد
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=4407
حُجر بن عَدی
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=14519
مالك اشتر
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=6664
میناء بن أبی میناء
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=7830
ایشان را به جرم تشیع و رفض و نقل احادیثی در فضیلت اهل بیت علیهم السلام و شیعه ، تضعیف کرده اند حال آنکه حاکم نیشابوری تصریح کرده است که او صحابی است ؛
وميناء مولى عبد الرحمن بن عوف قد أدرك النبي صلى الله عليه وآله وسلم وسمع منه
المستدرک علی الصحیحین - ذیل ح 4699
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=594&pid=312809&hid=4699
سعید بن وهب
 ذهبي در ترجمه  سعيد بن وهب  الهمداني الخيواني الكوفي مي گويد :
من كبراء شيعة علي ... أسلم في حياة النبي صلى الله عليه وسلم
سير أعلام النبلاء - ج 3 ص180 رقم 70 ، ذيل ترجمه سعيد بن وهب
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=513&idto=513&bk_no=60&ID=448
ابو طفیل عامر بن واثلة
ابن عبد البر كه از استوانه هاي علم رجال اهل سنت است، مي‌گويد:
كَانَ متشيعًا فِي علي ويفضله
ايشان جزء كساني بود كه به عنوان شيعه علي شناخته شده بود و آن حضرت را برتری می داد .
الإستيعاب ابن عبد البر - ج 4 ص 1697
http://sonnat.net/upload/article/B75093A2.004F.430D/D2R3MGQK_pic.gif?rnd=
و حتی یکی از علمای اهل سنت گفته است : بخاری به خاطر شیعه بودن ابو طفیل صحابی ، از وی روایت نکرده است ؛
كتب إلي أبو نصر بن القشيري أنا أبو بكر البيهقي أنا أبو عبد الله الحافظ قال سمعت أبا عبد الله يعني محمد بن يعقوب الأخرم يقول وسئل لم ترك البخاري حديث أبي الطفيل عامر بن واثلة قال لأنه كان يفرط في التشيع
تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر - ج 26 ص 128 با سند صحیح
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/3182_تاريخ-مدينة-دمشق-ابن-عساكر-ج-٢٦/الصفحة_128#top
بررسی سند روایت :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=16876
الكفاية في علم الدراية للخطیب البغدادی - ص 130-131 با سند دیگر
http://sonnat.net/upload/article/B75093A2.004F.430D/FJFJKG8K_pic.gif?rnd=
سلمان ، ابوذر ، مقداد ، عمار و غیرهم
ابن عبد البر قرطبی می گوید :
وَرَوَى عَنْ سلمان، وَأَبِي ذر، والمقداد، وخباب، وجابر، وَأَبِي سَعِيد الْخُدْرِيّ، وزيد بْن الأرقم: أن علي بْن أَبِي طالب رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أول من أسلم، وفضله هؤلاء على غيره
از سلمان ، ابوذر ، مقداد ، خباب ، جابر ، ابوسعید خدری و زید بن ارقم روایت شده است که حضرت علی (ع) اول کسی بود که اسلام آورد و اینها (اشخاص نامبرده) حضرت علی (ع) را بر دیگران برتری می دادند (یعنی رافضی بودند) .
الإستیعاب - ج 3 ص 197 ش 10263
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=&pid=343009&bk_no=690&startno=3
ابن حجر عسقلانی می گوید :
والتشيع محبة على وتقديمه على الصحابة فمن قدمه على أبى بكر وعمر فهو غال في تشيعه ويطلق عليه رافضي
تشیع محبت حضرت علی (ع) است و مقدم داشتنش بر صحابه پس کسی که آن حضرت را بر ابی بکر و عمر مقدم بدارد ، در تشیعش غلو کرده است و بر او رافضی اطلاق می شود .
مقدمه فتح الباری شرح صحیح البخاری - ص 460
http://uqu.edu.sa/lib/ar/100056
در قسمت "اقرار علمای اهل سنت" ، کلام صریح علمای اهل سنت درباره ی شیعه بودن این چهار بزرگوار و بعضی دیگر را خواهیم آورد.
ابن حزم آندلسی می گوید :
وروينا عَن نَحْو عشْرين من الصَّحَابَة أَن أكْرم النَّاس على رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم عَليّ بن أبي طَالب وَالزُّبَيْر بن الْعَوام
از حدود بيست نفر از صحابه روايت داريم که گرامي ترين مردم نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم علي بن أبي طالب و زبیر بن عوام بود .
الفصل في الملل والأهواء والنحل - ج 4 ص 90
http://shamela.ws/browse.php/book-6521/page-537
درباره ی اینکه حضرت علی (ع) محبوب ترین خلق به سوی خدا و رسول بوده است ، مقاله ی مفصلی نوشته ایم که پیشنهاد می کنیم مطالعه ی آن را از دست ندهید :
http://alsonnat.blogfa.com/post/138
محمد ناصر الدین ألبانی وهابی می گوید :
كثير من السلف كانوا يفضلون علياً
بسیاری از سلف (صحابه ، تابعین و تابعین تابعین) حضرت علی (ع) را بر دیگران برتری می دادند .
السلسلة الأحادیث الضعیفة - ج 13 ص 881 ذیل ح 6392
http://shamela.ws/browse.php/book-12762/page-10136#page-9685
محمد رشید رضا از علمای سلفی می گوید :
وليعلم القارئ انه كان في الصحابة والتابعين من يرون ان عليا كرم الله وجهه أحق بالامامة العظمى من غيره
خواننده باید بداند که در میان صحابه و تابعین کسانی بودن که حضرت علی (ع) را سزاوارتر از دیگران به امامت و خلافت می دانستند .
السنة والشیعة أو الوهابیة والرافضة- ص 48
http://www.yahosain.com/vb/showthread.php?t=192619
ابن تیمیه حرانی شیخ الاسلام وهابیان می گوید:
وكان أكثر بني عبد مناف - من بني أمية وبني هاشم وغيرهم - لهم ميل قوي إلى علی بن ابی طالب یختارون ولایته
بيشتر بني عبد مناف ـ از بني اميه و بني هاشم و ساير قبايل ـ علاقه فراواني داشتند که خلافت علي بن ابي طالب را بپذیرند.
منهاج السنة - ج 7 ص 49
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=108&ID=748
طبری با سند صحیح روایت میکند که انصار در سقیفه خواهان بیعت با امام علی (ع) بودند :
فقالت الانصار أو بعض الانصار: لا نبايع إلا عليا
همه یا بعضی از انصار گفتند : فقط با علی (ع) بیعت می کنیم .
تاريخ الطبري - ج 2 ص 443 ح 925
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=334&pid=156741&hid=925
 الكامل فی التاریخ لابن اثير - ج2، ص 187
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=126&ID=337
زبیر بن بکار ناصبی می گوید :
ندم قوم من الأنصار علي بيعته و لام بعضهم بعضا و ذكروا علي بن أبي طالب.
قومی از انصار بر بیعتشان با ابوبکر پشیمان شدند و یکدیگر را ملامت کرده و علی (ع) را یاد میکردند !
الموفقيات للزبير بن بکار - ح 62
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?hflag=1&bk_no=149&pid=816321
اقرار علمای اهل سنت
دكتر محمد عبدالله عنان مصري ، ‌می گوید:
من الخطأ أن یقال : إن الشیعة ظهرت ولأول مرة عند انشقاق الخوارج . بل كان بدء الشیعة وظهورهم فی عصر الرسول ( صلى الله علیه وآله وسلم ) حین أمره الله بإنذار عشیرته فی الآیة 214 من الشعراء : (وأنذر عشیرتك الأقربین) ولبى النبی فجمع عشیرته فی بیته وقال لهم مشیرا إلى علی : هذا أخی ووصیی وخلیفتی فیكم فاسمعوا له وأطیعوا.
اشتباه است كسی بگوید شیعه اولین بار در زمان ایجاد فتنه خوارج به وجود آمد . بلكه ابتدای ظهور شیعه در زمان حیات و ابتدای بعثت رسول خدا بود ، یعنی در آن زمانی كه خداوند به رسولش امر نمود: ( نزدیكان خود را ارشاد كن و از عذاب آخرت بترسان ) آنگاه پیامبراكرم (ص) به ندای حق لبیك گفته و نزدیكانشان را در خانه خود جمع نمودند و در حالی كه (با دست) به علی (ع) اشاره می نمودند به آنها فرمودند : این شخص برادر ، وصی و جانشین من پس از من در میان شماست پس هرچه می گوید از او بشنوید و اطاعتش كنید.
روح التشیع لعبد الله نعمة - ص 20 به نقل از کتاب تاریخ الجمعیات السریة
http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8123/1/75?ProjectID=16394
ابو حاتم رازي می گوید :
أنّ الشیعة لقب لقوم ألفوا أمیر المومنین علیا صلوات الله علیه فی حیاة رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و عرفوا به مثل سلمان الفارسی و أبی ذر الغفاری والمقداد بن الأسود و عمار بن یاسر رضوان الله علیهم و غیرهم و کان یقال لهم شیعة علی علیه السلام و أصحاب علی علیه السلام .
شیعه لقب گروهی بود که با امام علی (ع) در زمان رسول خدا (ص) ألفت داشتند و به محبت حضرت علی (ع) شناخته می شدند ؛ مثل سلمان فارسی ، ابوذر غفاری ، مقداد بن اسود ، عمار بن یاسر رضوان الله علیهم و غیرهم و به آنها شیعه ی علی (ع) و اصحاب علی (ع) گفته می شد . 
كتاب الزينة في الكلمات الإسلامية لأبي حاتم الرازي مخطوط - ج 2 ص 83-84
http://www.islamic-manuscripts.net/receive/IslamHSBook_islamhs_00000311
و همچنین می گوید :
انّ اوّل اسم ظهر فی الاسلام علی عهد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم الشیعة، و کان لقب اربعة من الصحابة: ابوذر، سلمان ، عمار، و مقداد ... .
اولین مذهبی که در اسلام و زمان رسول الله (ص) ظاهر شد ، مذهب شیعه بود! و آن لقب 4 نفر از صحابه بود: ابوذر ، سلمان ، عمار و مقداد ... .
خطط الشام محمد کرد علی - ج 6 ص 245 به نقل از کتاب الزینة ابوحاتم
http://s1.picofile.com/file/7992056555/خطط_الشام_ج_6_ص_245.jpg
دکتر صبحي صالح می گوید :
كان بين الصحابة حتى في عهد النبي صلى الله عليه و آله و سلم شيعة لربيبه علي، منهم: أبوذر الغفاري، المقداد بن الأسود، جابر بن عبد الله، أبي بن كعب، أبو الطفيل عمر بن واثلة، العباس بن عبد المطلب و جميع بنيه، عمار بن ياسر، أبو أيوب الأنصاري
حتی در زمان پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم تعدادي از صحابه مشهور بودند به عنوان اينكه شيعه اميرالمؤمنين عليه السلام هستند. از جمله ابوذر، مقداد، جابر، ابي بن كعب، ابو طفيل، عباس بن عبد المطلب و فرزندانش، عمار، ابو ايوب انصاري و ...
و رکبت السفینة لمروان خلیفات - ص 599 به نقل از النظم الإسلامية، ص96
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/4481_وركبت-السفينة-مروان-خليفات/الصفحة_572#top
محمد كرد علي، ‌از بزرگان اهل سنت و رئيس مجمع علمي عربي دمشق ، می نویسد:
عرف جماعة من كبار الصحابة بموالاة علي في عصر رسول الله صلى الله عليه وسلم ، مثل سلمان الفارسي ، القائل : بايعنا رسول الله على النصح للمسلمين ، والائتمام بعلي بن أبي طالب ، والموالاة له ، ومثل أبي سعيد الخدري الذی یقول: أمر الناس بخمس فعملوا بأربع وتركوا واحدة. ولما سئل عن الأربع قال : الصلاة والزكاة وصوم شهر رمضان والحج وقيل: فما الواحدة التي تركوها؟ قال: ولاية علي بن أبي طالب!! قيل له: وإنها لمفروضة معهن؟ قال: نعم!! ومثل أبي ذر الغفاري، وعمار بن ياسر، وحذيفة بن اليمان، وذي الشهادتين خزيمة بن ثابت، وأبي أيوب الأنصاري، وخالد بن سعيد بن العاص، وقيس بن سعد بن عبادة و کثیر أمثالهم.
 در زمان رسول خدا جماعت بزرگي از صحابه به دوستي و پيروي از علي شناخته مي شدند مثل سلمان که مي گفت : ما با رسول خدا بر خيرخواهي مسلمين و پذيرفتن ولايت و امامت علي و دوستي او بيعت نموديم ، و مثل أبي سعيد خدري همان کسی که گفت: مردم به 5 چیز امر شدند که به 4 تای آن عمل کردند و یکی را ترک کردند. و زمانی که از او درباره ی آن 4 چیز سوال شد ، گفت: نماز ، زکات ، روزه ی رمضان و حج . گفته شد پس آن یکی که ترکش کردند؟ گفت: ولایت علی بن ابی طالب (ع)!! به ابوسعید خدری گفته شد: آیا ولایت حضرت علی (ع) هم در کنار آن 4 چیز واجب است؟ گفت: بله!! ومثل أبي ذر غفاري وعمار بن ياسر ، وحذيفة بن يمان و ذي الشهادتين ، وأبي أيوب انصاري ، وخالد بن سعيد ، وقيس بن سعد بن عباده و خیلی های دیگر مثل آنها .
خطط الشام محمد کرد علی - ج 6 ص 245
http://s1.picofile.com/file/7992056555/خطط_الشام_ج_6_ص_245.jpg
جهت شناخت محمد کرد علی به الأعلام للزِرِکلی - ج 6 ص 202 مراجعه کنید :
http://shamela.ws/browse.php/book-12286/page-5560#page-5559
لازم به ذکر است که حدیث مورد اشاره ی ایشان از ابو سعید خدری را ابن مردویه اصفهانی از علمای بزرگ اهل سنت که ذهبی او را "الحافظ العلامة" خوانده است ، از ابو هارون العبدی که از خوارج بوده و با شنیدن این حدیث از ابوسعید خدری ، شیعه شده است ، روایت کرده است :
مناقب علی بن أبی طالب (ع) لابن مردویه - ص 72-73 ح 48
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/3429_مناقب-علي-بن-أبي-طالب-ع-وما-نزل-من-القرآن-في-علي-ع-أبي-بكر-أحمد-بن-موسى-ابن-مردويه-الأصفهاني/الصفحة_68
ابن خلدون می گوید :
مبدأ دولة الشيعة: اعلم أنّ مبدء هذه الدولة، أنّ أهل البيت لمّا توفي رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلّم كانوا يرون أنّهم أحق بالأمر وأنّ الخلافة لرجالهم دون سواهم من قريش.
وفي قصّة الشورى أنّ جماعة من الصحابة كانوا يتشيعون لعلي ويرون استحقاقه على غيره ولمّا عدل به إلى سواه تأففوا منه وأسفوا له مثل الزبير ومعه عمار بن ياسر والمقداد بن الأسود وغيرهم.
بدان مبدأ تشکيل شيعه اين است که وقتي رسول خدا صلي الله عليه (و آله) و سلم وفات يافتند ، اهل بيت خلافت را حق مُسلَّم خود مي دانستند و معتقد بودند خلافت سزاوار مردان بني هاشم است و ديگر مردان قريش حقي درخلافت ندارند .
در قضيه شوري هم گروهي ازصحابه از شيعيان علي (عليه السلام ) محسوب مي شدندو معتقد بودند غير از علي (عليه السلام ) هيچ کس استحقاق خلافت را ندارد و زماني که خلافت را فردي غير از علي به دست آورد از اين امر اظهار بيزاري نمودند و تأسف خوردند. مثل زبير و عمار بن ياسر و مقداد بن اسود و افراد ديگر.

تاریخ ابن خلدون - ج 3 ص 214-215
http://shamela.ws/browse.php/book-12320/page-1659
احمد امین می گوید :
كانت البذرة الأولى للشيعة الجماعة الذين رأوا بعد وفاة النبي صلى الله عليه وسلم أن أهل بيته أولى الناس أن يخلفوه
اولین بذر پیدایش تشیع توسط کسانی کاشته شد که بعد از وفات رسول خدا (ص) اهل بیت آن حضرت را سزاوارترین مردم برای خلافت دانستند .
فجر الإسلام - ص 266
http://s4.picofile.com/file/7985119244/احمد_امین_و_شیعه.jpg
وی در کتاب دیگرش می گوید :
وقد بدأ التشیع من فرقه من الصحابه کانوا مخلصین فی حبّهم لعلی یرونه أحق بالخلافه لصفات رأوها فیه. ومن اشهرهم سلمان وابوذر والمقداد
پیدایش و شروع تشیع در میان گروهى از صحابه پیامبر صلى الله علیه و آله وسلّم بود که در محبّت به حضرت على بسیار مخلص بوده، و ایشان را به خاطر صفات و فضائلى که راجع به او رسیده بود ، أحق و سزاوارتر به امامت مى دانستند . و مشهورترین آنان سلمان و ابوذر و مقداد بودند .
ضحی الإسلام - ج 3 ص 209
https://archive.org/stream/douhaalislam/dhaislam3#page/n215/mode/2up
علی حسنی الخربوطلی هم می گوید :
و نحن نری أن التشیع بدأ بعد أن آلت الخلافة إلی أبی بکر دون علی بن أبی طالب
ما اهل سنت اینگونه می بینیم که شروع و پیدایش تشیع از آنجایی بود که خلافت به ابوبکر رسید و حضرت علی (ع) از آن محروم شد .
الإسلام و الخلافة - ص 62
http://s1.picofile.com/file/7985149672/خربوطلی_و_شیعه.jpg


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط حسین